۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

دل شکسته خودرا صبور خواهم کرد

سپرده های سرم را سپرده ام بر باد

        شبی که عشق و نجابت دوباره جان میداد

شبی که هیبت مردی پر از تلاطم شد

         شروع قصه ابلیس و بوی گندم شد

کسی که سقف غرورش پر از ترک میشد

        تمام خوب و بدش یک به یک الک میشد

خدا کجاست ببیند دلی ترک خورده

        میان این همه من قیمتش محک خورده

تمام دیشب خود را مرور خواهم کرد

         دل شکسته خودرا صبور خواهم کرد


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر