۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه

ديگه نيستي ...





ديگه نيستي ...

قلب من ميگه که هستي
اما
چشم هام ميگه  نيستي
 خيلي سخته باورم شه که تو پيش ام ديگه  نيستي
بگو که هنوز
چشم هاتو رو به عشقه من نبستي
چشمه غم ميگه تو رفتي   اما  قلبم ميگه هستي
حالا
که همش خياله بزار دست هاتو بگيرم
بزار توي فرض محالم
با تو باشم تا بميرم
بزار عاشقت بمونم  بمونم بمونم
...
حالا که همش تو روياست
نزار دلتنگت بمونم
مرگ بيداري براي من اينو خيلي خوب ميدونم
بزار عاشقت بمونم   بزار عاشقت بمونم ....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر