۱۳۸۹ آذر ۲۵, پنجشنبه

شب شام غریبان حسین است



شب شام غریبان حسین است


تمام عرش در دامان حسین است


بروز واقعه مردان ایثار


سراسر جان به قربان حسین است


دگر این شب سحر از پی ندارد


که خورشید جهان بی سر حسین است


علمدار سپاه کربلا رفت


سر ماه بنی هاشم بدامان حسین است


یکایک یاوران خفتند در خاک


که بی یاورترین شاهان حسین است


بدشت نینوا غوغا است امشب


که زینب در غم خون حسین است


که باور می کند در قتل گاهی


لب تشنه تن زخمی و عریان حسین است


چو زینب بی برادر گشته امشب


لبش نالان به ذکر یا حسین است


یتمان را پرستاری کند او


چو جانش پاک نالان حسین است


همه کوهها خجل در استواریش


چو خواهر جان، بجانان حسین است


نمی دانم که این اعجوبه صبر


همان بی تاب هجران حسین است


بلی در دامن پاک علی بود


که همدم مونس جان حسین است


چه باشد انتظار از آغوش زهرا


به غیر از زینب و جان حسین است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر