گفتم تنهایی چیست ؟؟؟
گفت : تنهایی تک درخت زرد است / و نگاهی مرده انتظاری سرد است .
باز گفتم که تنهایی چیست ؟؟
گفت : تنهایی نعره ی مرداب است /ماه زیباست ولی در پشت ابر های سیاه او همیشه تنهاست.
باز گفتم که ....
گفت : تنهایی بغض کردن است/ گونه را تر کردن است .
گفت : تنهایی یک حس قریب/ به عبارت می شود گفت رفیق
باز گفتم که .....
گفت : تنهایی نگاهی با سکوت قلب هاست/ یا که پژمرده گلی تشنه ی باران در ذکر خداست
بار دیگر گفتم که تنهایی چیست ؟؟؟
گفت : تنهایی قدمی و گذری نیست بلکه او یک دنیاست .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر