۱۳۸۹ آذر ۲۳, سه‌شنبه

امان از.....

 امان از.....


امان از بی تفاوتی !!!

امان از دیدن و ندیدن ، از شنیدن و نشنیدن ،

امان از نفهمیدن ...

امان از وقتی که چشمها و گوشها و دلها پر میشه از

نباید ها !!

اون وقته که دیگه نه چشمی میبینه ، نه گوشی

میشنوه ، نه دلی میفهمه !!

اونوقته که اگه پسر پیغمبرم باشی ،

تازه میشی پسر نوح!!

اونوقته که اگه پسر پیغمبرم فریاد بزنه و کمک

بخواد ، میگی مشکل خودشه !!

دلی که سنگ شد…..

میتونه پیشونی بشکنه …

میتونه سیلی بزنه …

میتونه فرقی بشکافه …

میتونه حنجری پاره کنه …

میتونه دستی قطع کنه …

میتونه خونی بریزه که…

امان از سنگ شدن دل …

امان از بی تفاوتی …
 
و اعوذ بک من نفسی...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر